!♥ ♪ قافيه‌هاي دلتنگي♥ ♪


من

به شعرهایم

ایمان دارم

چون

از

زخم‌هایم می‌آیند ...

تو را نیز

دوست دارم

زیرا که

زخم‌هایم

یادگار توست

+ تاريخ 30 / 4 / 1391برچسب:,ساعت 23:40 نويسنده ♥ ♪ ترنم ♥ ♪ |

♥♥♥---------♥♥♥

از آغوش وحشی این کابوس

 

جدایم کن

 

و بخوابانم کمی آن‌طرف‌تر

 

وحشیانه

در آغوشت !
               

+ تاريخ 30 / 4 / 1391برچسب:,ساعت 23:32 نويسنده ♥ ♪ ترنم ♥ ♪ |

♥♥♥---------♥♥♥

دستی كه به دست من بپيوندد، نيست        

 

صبحی كه به روی ظلمتم خندد، نيست

 

زنجير، فراوان فراوان، اما

 

چيزی كه مرا به زندگی بندد، نيست

+ تاريخ 30 / 4 / 1391برچسب:,ساعت 23:28 نويسنده ♥ ♪ ترنم ♥ ♪ |

♥♥♥---------♥♥♥

احساس مسافری را دارم که باید برود

 

و نمی‌داند به کجا

بلیت سفر به ناکجا را من سالهاست در مشتم می‌فشرم

کجاست راننده که

 

فریادم بزند که جا نمانی

 

کجاست.

+ تاريخ 27 / 4 / 1391برچسب:,ساعت 13:56 نويسنده ♥ ♪ ترنم ♥ ♪ |

♥♥♥---------♥♥♥

سلام! شیره‌ی شعرم! گلوله‌ی نمکم !
هنوز بی‌تو خودم مثل بغض می‌ترکم !

چه غنچه‌ها که به سودای بوسه پیش از تو
می‌آمدند ولی من نمی‌گزید ککم !

ولی تو آمدی و شور تازه آوردی
که دلپذیر شود روزگار بی‌نمکم !

کلک زدم که نیایی ولی ندانستم
که با نیامدنت کنده می‌شود کلکم !

پری به پیله‌ام آوردی و من از آن‌روز
میان این همه گل با پر تو می‌پلکم !
                                                                           غلامرضا طریقی


+ تاريخ 27 / 4 / 1391برچسب:,ساعت 13:41 نويسنده ♥ ♪ ترنم ♥ ♪ |

♥♥♥---------♥♥♥

دین راهگشا بود و تو گمگشته‌ی دینی

تردید کن ای زاهد اگر اهل یقینی

 

آهو نگران است، بزن تیر خطا را

صیاد دل از کف شده! تا کی به کمینی؟

 

اینقدر میاندیش به دریا شدن ای رود

هرجا بروی باز گرفتار زمینی

 

مهتاب به خورشید نظر کرد و درخشید

هر وقت شدی آینه، کافیست ببینی

 

ای عقل بپرهیز و مگو عشق چنان است

ای عشق کجایی که ببینند چنینی

 

هم هیزم سنگین‌سری دوزخیانی

هم باغ سبک‌مایه‌ی فردوس برینی

 

ای عشق، چه در شرح تو جز «عشق» بگوییم؟

در ساده‌ترین شکلی و پیچیده‌ترینی

 

+ تاريخ 20 / 4 / 1391برچسب:,ساعت 15:1 نويسنده ♥ ♪ ترنم ♥ ♪ |

♥♥♥---------♥♥♥

اگر چون رود می‌خواهد که با دریا بیامیزد

بگو چون چشمه بر زانو گذارد دست و برخیزد

 

به حرف دوستان از دست من دامن مکش هرچند

به ساحل گفته‌اند از صحبت دریا بپرهیزد

 

چه بیم از دیگران؟ در چشم مردم بوسه می‌گیریم

که با این معصیت‌ها آبروی ما نمی‌ریزد

 

بیا سر در گریبان هم از دنیا بیاساییم

مگر ما را خدا «باهم» در آن دنیا برانگیزد

 

در این پیرانه سر، سجاده‌ای دارم که می‌ترسم

خدا با آن مرا از حلقه‌ی دوزخ بیاویزد

 

مرا روز قیامت با غمت از خاک می‌خوانند

چه محشر می‌شود مستی که از خواب تو برخیزد

+ تاريخ 20 / 4 / 1391برچسب:,ساعت 14:54 نويسنده ♥ ♪ ترنم ♥ ♪ |

♥♥♥---------♥♥♥

شیداتر از این شدن چگونه؟

رسواتر از این شدن چگونه؟

 

بیهوده به سرمه چشم داری

زیباتر از این شدم چگونه؟

 

من پلک به دیدن تو بستم

بیناتر از این شدن چگونه؟

 

پنهان شده در تمام ذرات

پیداتر از این شدن چگونه؟

 

ای با همه، مثل سایه همراه

تنهاتر از این شدن چگونه؟

 

عاشق شدم و کسی نفهمید

رسواتر از این شدن چگونه؟

+ تاريخ 20 / 4 / 1391برچسب:,ساعت 14:49 نويسنده ♥ ♪ ترنم ♥ ♪ |

♥♥♥---------♥♥♥

ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺩﻭﺵ ﻋﺸﻖ
ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ
ﻋﮑﺲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺎﺏ
ﯾﺎﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺨﺖ
ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﯾﻨﻪﺍﺕ ...
ﺩﻭﺳﺘﯽ ﭼﻤﺪﺍﻧﯽ ﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ
ﺗﺎ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﻤﺎﻧﺪ

+ تاريخ 20 / 4 / 1391برچسب:,ساعت 14:45 نويسنده ♥ ♪ ترنم ♥ ♪ |

♥♥♥---------♥♥♥

گاه جاذبه آغوش می‌گشاید و
  

به تمامی جذبت می‌کند
 

گاه تو چشم می‌گشایی و
 

جاذبه مجذوب تو می‌شود 
                            

+ تاريخ 20 / 4 / 1391برچسب:,ساعت 14:10 نويسنده ♥ ♪ ترنم ♥ ♪ |

♥♥♥---------♥♥♥ صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 19 صفحه بعد